«شهید عابدینی» از جهاد دانشگاهی تا جهاد در سوریه
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی مازندران شهید علی عابدینی شاگرد اول دانشگاه خود در مقطع لیسانس بود، هر چند حضور در جبهههای حق و باطل به وی اجازه نداد تا از دانشگاه علمی کاربردی بابل متعلق به جهاد دانشگاهی مازندران در مقطع لیسانس فارغالتحصیل شود، اما اسم رمز «جهاد» برای این شهید برای همیشه ماندگار ماند، چرا که هم در دوران تحصیل در دانشگاه زیرمجموعه جهاد دانشگاهی به کسب علم پرداخت و هم جهاد در راه خدا و حضرت زینب وی را جاودانه کرد.
شهید عابدینی در یک خانواده شهیدپرور به دنیا آمد، پدر شهید، برادر شهید است و این خانواده با شهادت عجین بودند و این امر فتح بابی شد تا عابدینی راه عموی شهید خود را ادامه دهد.
حضور در سوریه و دفاع از حریم ولایت را یک ضرورت برای خود میدانست و دو بار هم جانباز شد.
به گفته دوستان عابدینی، آنقدر فداکار و دلاورد مرد بود که وقتی جانباز شد، حاضر به معالجه زودهنگام نشد شهید علی عابدینی پس از سه بار مجروح شدن حاضر به ماندن در کشور نشد و راه شهادت را برگزید، شهیدی که به گفته همرزمانش، در زمینه تاکتیک و تکنیک نظامی بسیار سرآمد و صاحب سبک بود.
شهید علی عابدینی شاگرد اول دانشگاه خود در مقطع لیسانس بود، هر چند حضور در جبهههای حق و باطل به وی اجازه نداد تا از دانشگاه علمی کاربردی بابل متعلق به جهاد دانشگاهی مازندران در مقطع لیسانس فارغالتحصیل شود، اما اسم رمز "جهاد" برای این شهید برای همیشه ماندگار ماند، چرا که هم در دوران تحصیل در دانشگاه زیرمجموعه جهاد دانشگاهی به کسب علم پرداخت و هم جهاد در راه خدا و حضرت زینب وی را جاودانه کرد.
همرزمان شهید همه از فداکاریهای او میگفتند، همرزمی میگفت که، شهید عابدینی از کسانی بود که یک گردان را عاشق خود کرده بود، در هر زمینهای اعم از تاکتیک و تکنیک نظامی و مدیریت بر دیگران برتری داشت و صاحب سبک بود. این شهید در دانشگاه و در مقطع لیسانس رتبه نخست را به دست آورد و از وی تجلیل شد، اما جبهههای نبرد را بر درس ترجیح داد تا به هدف اصلی خود که شهادت است برسد.
وی در راه اعتقاداتش از هیچ موضوعی باک نداشت، یک همرزم شهید چنین میگفت که، چندین بار حرکات خطرناکی از وی دیدیم که احتمال شهادت وی را افزایش میداد، زمانی که به وی تذکر میدادیم میگفت «سه بار است که مجروح میشوم، شهادت برای ما نیست»، اما به این شهید بزرگوار بارها توصیه کردیم که شهادت خوب است، اما امروز اسلام رزمنده میخواهد.
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی مازندران اینکه میگویند شهدا، با اهداف دیگری در سرزمینهای عراق و سوریه به میدان رفته بودند، تصوری عبث است، پدر شهید عابدینی میگفت که، پسرم پس از شهادت شهید خانزاده در روستای حاجیکلا محمودآباد، به نزد پدر شهید رفت و گفت «شما پدر شهید هستید، دعا کنید تا من هم شهید بشوم».
علاقه بسیار زیاد شهید به گمنامی، خود پیامآور عبرتهای بسیاری است، در روزگاری که همه به دنبال شهرت و معروف شدن هستند، پیکر این شهید بزرگوار، حدود ۵ سال پس از شهادت به وطن بازگشت، پدر شهید عابدینی در این روزهایی که خبر فرزندش را شنید همواره ناراحت بود، از وی دلیل ناراحتی را پرسیدند که میگفت: «شرمنده خانواده شهدای گمنام هستیم».
برخی از همرزمان شهید، از مراقبت از نفس این شهید نیز چنین میگویند که «شهید عابدینی فرمانده تیمی در یکی از عملیاتها در سوریه بود که در حین عملیات گرسنه شده و وارد باغی میشوند و سیبهای از درخت افتاده بر روی زمین را میخورند، اما در تماسی که با خانواده میگیرد و به مادرش میگوید» ممکن است صاحب باغ راضی نبود این سیبهای بر زمین افتاده را خوردیم، ۵۰ هزار تومان در مظالم به نیت این فرد کنار بگذارید».
نکته جالب اینجا است، در این حدود ۵ سالی که از شهادت شهید عابدینی میگذشت، خانواده درب خانه را نمیبستند و میگفتند «ممکن است «علی» به خانه برگردد و نمیخواهیم پشت در بماند». این نشان میدهد کورسو امیدی که بیشتر شبیه یک استرس بود، در خانواده وجود داشت، اما با این تشییع برای همیشه خیالشان راحت شد.
بر اساس این گزارش، پیکر پاک و مطهر شهید علی عابدینی شهید مدافع حرم فریدونکناری که حدود ۵ سال پیش، در خانطومان سوریه به شهادت رسیده بود، چندی پیش در فریدونکنار تشییع و به خاک سپرده شد.
نظر شما :